Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

طولی نکشید که تعدادی دخترو پسر راهی منزلی در منطقه قاسم آباد شدند. صدای موسیقی با رقص نورهای رنگی درهم آمیخته بود و بادکنک های مشکی درکنار ظروف میوه و شیرینی درحالی خودنمایی می کردند که مشروبات الکلی نیز در اطراف تنقلات و بطری های دلستر و نوشابه نشان از پایکوبی مستانه داشت.

هنوز عقربه های ساعت به نیمه شب نرسیده بودند که فضای جشن مختلط دختر وپسران جوان به مستی و عربده کشی گره خورد در همین هنگام«محسن-گ» جوانی که وانمود می کرد از حال طبیعی خارج شده است ناگهان دست دختری را گرفت که در کنارش نشسته بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او قصد داشت دختر جوان را به درون اتاق بکشاند که ناگهان جوان 30 ساله ای به نام «علی-س» را به همراه چند نفر دیگر مقابل خودش دید. آن ها تلاش می کردند تا دختر را از چنگ «محسن» برهانند، ولی او در یک لحظه خشم فروخورده اش را به فریادی وحشتناک گره زد و تیغه کاردی هولناک را از غلاف بیرون کشید. هر کس مقابلش قرار می گرفت تیغه کارد هم بر پیکرش فرو می رفت.
او نه تنها «علی-س» را با ضرباتی وحشتناک نقش بر زمین کرد، بلکه تیغه کارد را بر پیکر برادرش کاظم نیز فرود آورد و یکی دیگر از مهمانان را هم راهی بیمارستان کرد. دقایقی بعد مشخص شد که تیغه دشنه در سینه جوان 30 ساله شکسته است و از شدت درد به خود می پیچد. برخی از مهمانان وحشت زده از محل جشن شیطانی گریختند و برخی دیگر مجروحان را به بیمارستان رساندند. اما معاینات پزشکی در حالی از مرگ «علی-س»(جوان 30 ساله) خبر می داد که اثری از جوانها نبود و آن ها از مرکز درمانی فرار کرده بودند.

بامداد روز بعد مقام قضایی به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به مرکز درمانی رسیدند و به این ترتیب تحقیقات قضایی در حالی آغاز شد که «محسن-گ»(متهم به قتل) نیز در مرکز درمانی بستری بود و با داستان سرایی های ساختگی سعی داشت حقیقت ماجرای این قتل وحشتناک را پنهان کند، اما دقایقی بعد راز این جنایت هولناک هنگامی فاش شد که دامنه بررسی های ویژه مقام قضایی به خیابان بهورز کشید و ماجرای جشن شیطانی لو رفت.

«محسن-گ»(متهم به قتل) که به شعبه ویژه قتل عمد مشهد هدایت شده بود در پاسخ به سوالات مقام قضایی گفت: با احسان و برادرم به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت بودیم به همین دلیل به دنبال «فرشته» دختری در منطقه گلشهر رفتیم و با او به جشن تولد آمدیم. من در سال 97 به خاطر مصرف مشروبات الکلی به تحمل حد شلاق محکوم شده بودم و چند ماه می شد دیگر مشروب ننوشیده بودم .

آن شب دختری به من گفت: «مشروب بریز» من هم وقتی دیدم حالش خوب نیست به او گفتم بیا این بطری را به خانه خودتان ببر ولی این جا نخور! از همان جا کل کل من و« علی –س»(مقتول) آغاز شد چراکه من دست دختر را گرفتم تا او را به داخل اتاق ببرم که سروصدا نکند! ولی «علی –س»جلو آمد و چند نفر دیگر از جمله برادرم مقابلم ایستادند در همین حال من چاقو کشیدم و چند نفر را زدم...

در پی اعترافات صریح متهم ،کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و سپس متهم در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پای میز محاکمه ایستاد، اما در جلسات دادگاه «محسن-گ» بر طبل انکار کوبید و تلاش کرد این جنایت تکان دهنده را به ماجرای مستی و مشروب خوری گره بزند.
او در پاسخ به سوالات فنی قاضی گفت:آن شب قصد داشتم برای کار به چالوس بروم که یکی از بچه محل هایم که تازه از سربازی آمده بود مرا به جشن تولد دعوت کرد. من هم به همراه برادرم، احسان و دوست دختر او(فرشته) با پراید کاظم به قاسم آباد رفتیم و مشغول نوشیدن مشروبات الکلی دست ساز شدیم که من10 لیوان خوردم! آن جا من چاقو را برای پوست کردن کیوی برداشتم وفرشته هم تنها درکناری نشسته بود دیگر هیچی به خاطر ندارم!

پس چرا نزد بازپرس به قتل اعتراف کردید؟ ترسیده بودم! در بازسازی صحنه قتل هم هر چیزی آقای بازپرس گفت من هم تکرار کردم!
شما قبلا گفتید5 یا6 پیک کوچک مشروب خوردم اما الان مدعی هستید 10لیوان نوشیده اید؟5-6پیک یادم هست دیگر یادم نیست چقدر خوردم!
چاقو را چرا پشت بام انداختید؟چنین سوالی را قبول ندارم!

شما گفتید«علی-س» با من کل کل کرد؟نه!من چنین چیزی نگفتم فقط آن جا «محمد-ب»(یکی از مهمانان)به من گفت:این دختر می خواهد برود،نگذار برود چون حالش خراب است. من هم کلید را گرفتم و در را قفل کردم به همین خاطر هم آن دختر با من جر وبحث کرد.
پس شما چگونه به خاطر دارید که مانع خروج آن دختر شده اید؟ وقتی دوستم سبحان از آن جا رفت من در اتاق را قفل کردم و بعد هم دو پیک دیگر مشروب خوردم!
شما قبلا گفتید که کاظم (برادرخودتان) و حسن(میزبان جشن تولد)را هم مجروح کرده اید؟یادم نیست!

در این هنگام رئیس دادگاه از وکیل اولیای دم خواست مطالب خود را بازگو کند.این وکیل دادگستری نیز با استناد به اعترافات متهم به قتل گفت:آن چاقویی را که متهم مدعی است با آن میوه کیوی را پوست کرده است در حالت عادی و هوشیاری هم کسی نمی تواند با آن کیوی را پوست کند. از سوی دیگر هم ایشان حتی رنگ لباس مرحوم«علی-س» را به خاطر دارد و راه گریز را هم از پشت بام فهمیده است پس چگونه ادعا می کندکه حال طبیعی نداشت.

در ادامه جلسه دادگاه نیز حسن(میزبان)مقابل قضات دادگاه قرار گرفت وگفت: آن شب وقتی «محسن» با دیگران به خاطر آن دختر درگیر شد ضربه چاقو را به صورت کلنگی بر شانه «علی-س» وارد کرد دو دست دختری را گرفته بود و به سمت اتاق می برد که دوست «محمد-ب» بود. بقیه هم مانع شدند که «محسن» با عصبانیت چاقو را از غلاف بیرون کشید و من هم که می خواستم چاقو را بگیرم تیغه آن انگشتم را برید ولی او با لگد مرا به داخل اتاق انداخت و بعد سراغ «علی-س» رفت و او را زد! این در حالی بود که مست بود ولی من به خاطر بیماری دیابت که دارم مشروب مصرف نکرده بودم و صحنه قتل را از درون اتاق به وضوح دیدم ...
با پایان یافتن آخرین جلسه دادگاه،قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی وارد شور شدند تا رای خود را درباره این پرونده جنایی صادر کنند .

منبع: روزنامه خراسان

منبع: آفتاب

کلیدواژه: نزاع شخصی قتل جشن تولد محسن گ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۴۷۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان کاشمری چطور از دختران جوان در برابر ۲ مزاحم دفاع کرد| ضربه چاقو فقط ۲ میلی متر با شاهرگ علی فاصله داشت | ۲ شرور مست و سابقه‌دار بودند

همشهری آنلاین - حوادث: باز هم جوانمردی برای دفاع از افراد بی‌دفاع جانش را به خطر انداخت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت. این بار در جریان حادثه ای که در کاشمر اتفاق افتاد، جوانی به نام علی علیزاده وقتی دید ۲ نفر از اوباش مزاحم ۳ دختر شده اند، به آنها تذکر داد؛ اما آنها این تذکر را با ضربه چاقو جواب دادند. چاقو به گردن علی اصابت کرد و خونریزی شدید او سبب شد تا یک قدمی مرگ پیش برود، اما خواست خدا بود او که تنها فرزند خانواده است با تلاش کادر پزشکی زنده بماند. در شرایطی که علی بعد از جراحی سنگین از بیمارستان مرخص شده و همچنان در بستر است، محمد علیزاده پدر او در گفتگویی اختصاصی با همشهری درباره حادثه‌ای که برای پسرش اتفاق افتاده و آخرین وضعیت او صحبت کرد.

درباره علی صحبت کنید. او چند سال دارد؟

علی تنها فرزند من است. او متولد سال ۷۵ است و ۲۸ سال دارد. پسرم دانشجوی رشته تربیت بدنی است.

درباره روز حادثه صحبت کنید. آن روز دقیقا چه اتفاقی افتاد و علی چطور مجروح شد؟

روز حادثه ۲، ۳ دختر جوان از نزدیکی خانه‌مان می‌گذشتند که دو پسر موتورسوار برای‌شان مزاحمت ایجاد کردند. ظاهرا می‌گفتند که باید با ما رفیق شوید و با ما بیایید و... همان موقع علی سر رسیده و این صحنه را دیده بود. او هیچ درگیری با آنها نداشت و فقط گفته بود که مزاحم نشوید و مگر خودتان خانواده ندارید. همین چند جمله باعث شده بود که آنها چاقو بکشند و به گردن پسرم بزنند.

بعد از این حادثه علی چه شرایطی داشت؟

چاقو فقط ۲ میلی‌متر با شاهرگ گردن علی فاصله داشت و اگر چاقو فقط ۲ میلی‌متر آن طرف تر برخورد می‌کرد اتفاق بدی می‌افتاد.

وقتی فرزندتان مجروح شد شما کجا بودید و چطور از حادثه با خبر شدید؟

من در خانه بودم که سر و صدا شنیدم. با عجله بیرون آمدم و دیدم مردم جمع شده اند. دیدم سر و صورتش خون آلود است و حالش بد است. او دچار خونریزی شدیدی شده بود و لباسش پر از خون بود. خدا هیچ پدری را در این موقعیت قرار ندهد. پسر جوانم جلوی چشمانم داشت از دست می‌رفت. با اورژانس تماس گرفتیم اما چون وضعیت علی داشت بدتر می‌شد قبل از رسیدن نیروهای اورژانس، هم محلی‌ها پسرم را به بیمارستان منتقل کردند و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت.

از شرایط علی در بیمارستان صحبت کنید. در آنجا چه اقداماتی برای نجاتش انجام شد؟

وقتی علی را به بیمارستان بردند خونریزی اش بیشتر شده بود. نزدیکان‌مان با او بودند و ماموران پلیس از من خواستند که به کلانتری بروم. با این حال دلم پیش پسرم بود و مدام با افرادی که در بیمارستان بودند در تماس بودم. لحظات خیلی بدی بود. وقتی جان پسرم در خطر بود می‌خواستم دنیا نباشد. من فقط همین یک فرزند را دارم و نمی‌توانستم حادثه ای که برایش اتفاق افتاده بود را قبول کنم. جراحی او حدود یک ساعت طول کشید تا اینکه بالاخره خبر دادند که جراحی موفقیت آمیز بوده و خطر رفع شده است. خدا را شکر می‌کنم که این ماجرا به خیر گذشت و خدا پسرم را دوباره به من برگرداند.

دو پسر شروری که علی را مجروح کرده بودند چطور دستگیر شدند؟

ضاربان را هم‌محلی ها همان موقع دستگیر کرده و به پلیس تحویل داده بودند. یکی از آنها ۱۷ ساله و دیگری ۲۰ ساله است. هر دو سابقه دار هستند و آخرین بار ۳ ماه قبل چاقوکشی و سرقت کرده بودند. آنطور که می‌گفتند زمانی که با پسرم درگیر شدند هم حالت طبیعی نداشتند و مست بودند.

خواسته شما درباره ۲ جوان شرور چیست؟

ما از هر دو نفرشان شکایت کردیم و خواسته مان مجازات هر دو نفرشان است. آنها مزاحم ناموس مردم شده بودند و در ادامه هم چاقوکشی کردند. آن هم برای پسر من که هیچ وسیله ای برای دفاع از خودش نداشت و فقط به آنها تذکر داده بود که مزاحم نشوند. اگر هر کسی بخواهد در شهر راه بیفتد و چاقوکشی کند که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

حادثه‌ای که برای علی اتفاق افتاد درست در شب سالگرد شهید الداغی بود. جوانی که در راه دفاع از دختری جوان به شهادت رسید.

بله این موضوع را می‌دانم و از ماجرای این شهید اطلاع دارم. وقتی چشم انتظار خبری از بیمارستان بودم تا از وضعیت علی با خبر شوم به یاد شهید حمیدرضا الداغی و خانواده اش بودم. جوانمردی که سال قبل درست مثل علی از دختری بی‌پناه در برابر اوباش دفاع کرده و جانش را از دست داده بود. در آن لحظات تا حدودی حال آنها را درک کردم که در چه شرایط سختی قرار داشتند. بعد فهمیدم حادثه ای که برای پسرم اتفاق افتاده، درست در شب سالگرد این شهید بود. روح شهید الداغی شاد باشد.

با گذشت ۲ روز از این حادثه وضعیت علی چطور است و آیا از مسولان کاشمر کسی برای ملاقات او آمده است؟

پسرم ۲ روز در بیمارستان حضرت ابوالفضل کاشمر بستری بود که جا دارد از تلاش های کادر بیمارستان برای نجات پسرم تشکر کنم. حالا هم از بیمارستان مرخص شده و در خانه استراحت می‌کند. وضعیت او بهتر شده اما باید تا بهبودی کامل صبر کنیم. بعد از این حادثه مسئولان شهر برای عیادت علی به بیمارستان آمدند و به ما سرسلامتی دادند. دست همه شان درد نکند. خدا را شکر می‌کنم که تنها فرزندم در این حادثه باعث سربلندی من و خانواده شد. من به علی افتخار می‌کنم.

کد خبر 847867 برچسب‌ها ستاد امر به معروف و نهی از منکر اراذل و اوباش حوادث ایران

دیگر خبرها

  • جوان کاشمری چطور از دختران جوان در برابر ۲ مزاحم دفاع کرد| ضربه چاقو فقط ۲ میلی متر با شاهرگ علی فاصله داشت | ۲ شرور مست و سابقه‌دار بودند
  • چاقو خوردن جوان کاشمری بخاطر دفاع از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر نوجوان در مقابل اراذل و اوباش
  • دفاع جانانه یک پسر جوان از ۳ دختر در مقابل اراذل + ویدئو
  • فیلم| جوانی که برای دفاع از ۳ دختر با اراذل درگیر شد
  • تصاویر دوربین مداربسته از تعقیب و آزار دختران نوجوان توسط اوباش | صحنه مجروح شدن جوان با غیرت کاشمری با چاقو | ویدئو
  • ضربه چاقو به جوان کاشمری به دلیل حمایت از چند دختر در برابر ۳ مزاحم
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
  • شکایت از پورتو به‌خاطر مهدی طارمی!